امیرعلی فريورامیرعلی فريور، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

امیرعلی

📘📗باز آمد بوی ماه مدرسه📕📗

اولین ماه مدرسه شما هم با شادی و بازی گذشت از فوتبال و رباتیک و آزمایشگاه گرفته تا اتاق بازی و کامپیوتر و ... خدارو شکر با خانم معلمت جور جور شدی یکی از مامان هایی که به خاطر پسرش مجبوره همیشه تو مدرسه باشه روز جلسه رو کرد به مامان و گفت خیالت از امیرعلی راحته راحت ماشالله همه کاراش مرتب و منظمه . نمیدونی چقدر خوشحال شدم مامانی البته خیالم از شما راحت بود میدونستم که از عهده مدرسه به خوبی بر میایی ولی با تائید ایشون دلم قرص قرص شد. آهان یه چیزی تو راه مدرسه جوب آب خیلی بزرگی هستش که تو مسیرش سنگ هستش و وقتی آب میاد مثل آبشار کوچولو میشه و شما عاشق دیدن این منظره هستی .وقتی از مدرسه میزنی بیرون همش میپرسی مامان ...
28 مهر 1396

📗📘دوشنبه هایی از جنس کتاب و کتابخوانه📕📒

                                                        دوشنبه ها بعد از مدرسه مادر و پسر راهی خانه کتابدار میشیم و بعد از کلی کتابخونی و بازی و کاردستی برمیگردیم خونه تو جمع دوستان قدیمی بودن کلی به هردومون کیف میده     ...
27 مهر 1396

🖤🖤محرم ۹۶🖤🖤

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست وین چه شمعی ست که جانها همه پروانه اوست 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 محرم ۹۶ هم به رسم همه ساله لباس مشکی بر تن کرده و همگی راهی عزای حسین شدیم و شما پسر نازم چه زیبا با شور و شوق راهی هئیت میشدی از دل بابا خبری نداشتم ولی در دلم من غوغایی بود مدام از حضرت میخواستم تو و حسین و همه بچها رو بیمه خودش کنه و نوکر درگاهش تو دلم آرزو می کردم که بزرگ بشی و تو محرم امام حسین نوکری عزا دارانشو بکنی آرزوی هر مادریه که پسر قد رعناشو با لباس مشکی عزای حسین در حال خدمت تو هئیت ببینه اصلا به امید همچین روزی لباس مشکی تو بچگی تنش میکنه و راهی عزاداری انشالله که همه به آرزوشون برسن 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤   ...
27 مهر 1396

تو شمال 96 و جشن تولد 5 سالگی

به رسم مسافرت های تو شمال هر ساله امسال هم آماده سفر به شیرگاه و ثبت خاطرات توشمال یا به عبارت دیگه شمال شمال شدیم . امسال خانواده های خاله منیره و خاله لیلا ما رو همراهی کردن بگذریم که اسم نویسی و یار گیری برای سفرهای تو شمال برا خودش داستانها و ماجراها دارد😂😂 القصه ما شب سه شنبه بعد از کلی بدو بدو و نشست شب قبلش برای لیست نویسی و غیره راهی بابلسر شدیم و تقریباً ساعت ۳ نصف شب رسیدیم و مثلاً خیلی بی صدا چادر زدیم و خوابیدیم ☺️☺️ صبح زود راهی لب دریا شدیم  چی بگم و از کجا بگم  از جارو کردن لب دریا💦💦 از بدو بدو کردنا و درست کردن سایبان و درست کردن املت و غیره و غیره🏃🏃‍♀ از پلاژ و کیف کردن خانمها تا شنای شما و تعریف های ...
23 مهر 1396

باغ کتاب مرداد ۹۶

یه روز به یاد ماندنی در باغ کتاب                             صبح خیلی زود رفتیم عکسای گل پسر رو از عکاسی گرفتیم بعد رفتیم اداره مالیات ارزش افزوده و بعد رفتیم مدرسه آقا پسر بگذریم که تو راه مدرسه کلی کیف کردی بعدش رفتیم باغ کتاب پیش خاله مینا و دوستای کتاب خونه                                         ...
7 شهريور 1396

تابستون شاد

        گل پسری در قطار تو مسیر تهران -عجب شیر                                                         بازی در حیاط با دوست عجب شیری آقا ابوالفضل ️🏐 🏓🏸⛹🤾‍♂🏌🤼‍♂⛹🤸‍♂⛷🏋‍♀🎖 🤽‍♂🤺🏹🥊 ️ 🏓                       &nb...
26 مرداد 1396
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیرعلی می باشد