تعطیلات تابستانی 🏃‍♂️🙌💦

سلامی به گرمی ماسه های ظهر هنگام ساحل 
میدونی چقدر حس خوبی داره وقتی پا برهنه روی ماسه های تر و داغ ساحل پا میزاری حس عجیب گرما در آرامش حس دلگرمی پر از شور و شادی حس بی خبری و بی اختیاری خوشحال کننده دوست داری فقط راه بری و به چیز دیگه ای جز حس پهن کردن پاها بر روی زمین فکر نکنی 
الان من دقیقا همین حس رو دارم.
میدونی مامانی همیشه با خودم فکر میکردم چطور بزرگ میشی
تصور حس و حال جدا شدنت از حال کودکی و پیدا کردن استقلال..اعتقاد.اندیشه و.‌‌... برام خیلی سخت بود
ولی تو چه شیرین و گرم و آهسته در حال تغییر هستی انقدر زود بزرگ و بزرگتر میشی که مثل خواب میمونه
نمیدونم چطور بیان کنم ولی واقعا از پیش دبستان به بعد شخصیتت یه جور دیگه شده قشنگ میفهمم که بزرگ شدی
با خودم فکر میکنم تو وقتی بزرگ و بزرگتر میشی انقدر که قد و قامتت از من و بابا هم بزنه بالا اون موقع که دیگه تو بغلم جا نمی گیری رفتارت با ما چطور میشه
ما رو با چه لحن و احساسی صدا میزنی
تفکرت چی میشه...امید و آرزوهات...
اینا رو صدها بار با خودم تصور میکنم میخندم اشک شوق میریزم و...
خنده داره آره!!!!
تابستون امسال گرم شروع شده
کلاس فوتبال ۳ روز در هفته تو باشگاه فولاد گستر با مربی گری آقای محمد میرورزنده و..‌ خیلی عالی پیش میره
فدای قد وقامت کوچیکت برم که پیش هم تیمی هات برا خودت برو بیایی داری
راستی دیروز مربیت به بابایی خیلی تعریفتو کرده گفته امیرعلی خیلی با فکر و خوب بازی میکنه حیفه حتما براش ادامه بدین بیاد
به بابایی گفتم ذوق کردی ها یه حالت بی تفاوتی خوشحال کننده به خودش گرفت و مغرورانه گفت مگه شده تا حالا جایی امیر رو ببری و کسی ازش تعریف و تمجید نکنه
منو میگی🤔🙄😂😂
بعد از کلاس فوتبال هم دیگه نگو و نپرس باید یه یکی دوساعتی با شما فوتبال بزنیم مگه ول میکنی آخه
گرما بخش دوم تابستون ما کلاسهای کانون روزهای سه شنبه هستش کلاس نقاشی و گام به گام تا اندیشه
خانم صولتی مربی خیلی خوبیه و بابات راس میگه همون جلسه اول داشت از شما برای بقیه مامان و بابا ها تعریف میکرد.
خیلی دلم میخواست کلاس موسیقی و قران هم ببرمت ولی واقعا دیگه خیلی شلوغ پلوغ میشیم
انشالله برنامه های بعدی