روز مادر
6 اسفند ماه 1397 یه روز قبل از روز مادر که آنا هم پیشمون بود برا شام عمه اینا ما رو دعوت کرده بودن بابایی هم یواشکی کیک خریده بود من و تو و آنا هم رفته بودیم بازار عبدل آباد واسه آنا کادو بخریم شب دورهمی با کیک آنا رو سوپرایز کردیم و کلی خوش گذشت حسین هم واسه آنا و مامانش گل خریده بود روز 7 ام اسفند از طرف مدرسه برام یه گل و گلدون کادو دادی با یه کارت تبریک که خودت با خط زیبات برام نوشته بودی مامان جونم آشقتم خیلی خیلی خیلی دوست دارم بعدش هم شمای وروجک با بابایی منو غافلگیر کردین و برام یه میز چیدین حسابی دستتون درد نکنه منم شما رو خیلی خیلی خیلی خیلی دوستتون دارم ...