باغ کتاب مرداد ۹۶
یه روز به یاد ماندنی در باغ کتاب
صبح خیلی زود رفتیم عکسای گل پسر رو از عکاسی گرفتیم بعد رفتیم اداره مالیات ارزش افزوده و بعد رفتیم مدرسه آقا پسر بگذریم که تو راه مدرسه کلی کیف کردی بعدش رفتیم باغ کتاب پیش خاله مینا و دوستای کتاب خونه
باغ کتاب یه مکان خیلی دلباز با کلی دیدنیهای جالب بود
یه جایی مجسمه های داستان چوپان دروغگو رو گذاشته بودن
اکثر شخصیت های کارتونی اونجا مجسمه داشتن
اونجا با مینا جون کلی بازی بازی کردیم
کلی با هم دیگه کتاب خوندیم
خوراکی خوردیم
صحبت کردیم
کلی لگو بازی کردیم
خرید کردیم
با بچها و نازنین کلی کلی بدو بدو کردیم
اونجا سوار ون شدیم و شما کلی کیف کردی بعد از باغ کتاب رفتیم خرید لباس و بعد هم دکتر و خلاصه آخر شب با کلی خستگی و کوفتگی رسیدیم خونه امان از دست گردشهای مادر و پسری