🚘🚖 روزهای ماشینی( اسم این پست پیشنهاد خوته)🚛🚚
🏎🏎🏎🏎🏎🏎🏎🏎🏎🏎🏎🏎🏎🏎🏎🏎🏎🏎🏎🏎🏎🏎🏎🏎
بازگشت به دوران عشق ماشین
هر روز که از دم در خونه یا مهد میایم بیرون گل پسری دستاشو فرمون میکنه و میره جلوی مامانی و میگه خانم کجا میرین؟؟🤣🤣
مامانم از اسمایی مثل سر قوقولی یا قوقولستان وغیره استفاده میکنه و همون موقع پسر جان میگه بله بپر بالا♀♀♀♀♀♀♀♀♀♀♀♀
خلاصه تا خود خونه یا مهد همش راننده تاکسی میشی...تو تاکسی هم که میشینیم دسته کیف مامان رو فرمون میکنی..یه انگشت مامان رو دنده و اون یکی دستم رو دستی
🙄🙄🙄
تازه یه موقع های هم خودت میشی بابا علی قاسمی من میشم مامان زهرا و کیف خودتم میشه بچمون به اسم علی قاسمی فیروزی
️️🤣️
همش تو راه مثلا ماشینو نگه میداری میگی زهرا برات دامن بخرم
بعد تن تن میگی خانم نیگا نیگا ببین این موتورا چقدر بد رانندگی میکنن...خلاصه منه بیچاره وسط تاکسی پیش یه ملتی باید نقش بازی کنم
تازه یه وقتایی میشم گوینده رادیوی ماشین شما و همش باید گزارش فوتبال یا آهنگ یا خبر براتون پخش کنم
🙃🙃🙂🙃️🙁☹️🙁🙁☹️
القصه این بازی همچنان ادامه دارد
تازه یادم رفت بگم ازم کرایه الکی هم میگیری مثلا میگم آقای راننده چقدر میشه و شما میگی ۲ تومن بعد میگی بیا اینم بقیش ۳ تومن ...منو میگی
الهی فدات شم از همین الان قشنگ مشخصه وقتی بابا و همسر بشی خیلی مهربون میشی
🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗
اینم یه چندتا از عکسای هفته ای که گذشت
منظره وسط کلاس های کانون️️️
کار سفال با چرخ
امیرعلی عاشق ماشین بازی تو حیاط کانون
کلاس زبان با شیرین جون️️️
انجام کتاب کار🤓🤓🤓🤓🤓
بازی با اسباب بازی گروهی🤡🤡🤡🤡
کلاس راجع به حشرات و آشنایی با اونا🦋🦋🕷🦋🕷🦋🕷🦋
کلاس با ویکتوریا جون..کارگاه مونته سوری نوشتن اعداد روی نمک
هفته صنایع دستی و دوخت فرش کاغذی
️️️️️️