امیرعلی ودانشگاه مامان
قربونت برم که مجبور بودی از همون روزهای اول به ماشین عادت کنی چونکه با اومدن شما مامانی هم برا ارشد قبول شد وشما وبابایی مجبور بودین که از ساعت 8 صبح تا 7 بعد از ظهر جلوی دانشگاه منتظر مامان باشین نمیدونی که چه اوضایی بود همه همکلاسی های مامان واحتی اساتیدش هم موضوع رو فهمیده بودن فدات بشم الهی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی