❄️🌨☃ برف بازی ☃🌨❄️

رفیعی:
نهم بهمن ماه سال ۹۶ لطف خدا شامل حال اهالی تهران و کرج شد و بالاخره ما شاهد باریدن یه برف زیبا شدیم
اون روز شب مامانی از ذوق نمیتونست بخوابه هزار بار خدا رو شکر کردم و میلیونها بار از پنجره بیرون رو نگاه کردم وهمش خدا خدا میکردم برف تا صبح بمونه و پسرکم یه دل سیر برف بازی کنه
صبح زود که بیدارت کردم و برف ها رو نشونت دادم کلی ذوق کردی
لباس پوشیدیم تا بریم خونه عمه از پله ها تازه رفته بودیم پایین که دل بیقرارت اجازه قدم برداشتن نداد و همونجا شروع کردی به درست کردن گوله برفی
خلاصه تا وسطای راه کلی برف بازی کردیم نمیدونی چقدر شور و شوق داشتی اول صبحی حسابی سرحال بودی مامان که بدتر از شما
خلاصه هنوز به خیابون فروزش نرسیده بودیم که از شرکت مامان زنگ زدن و گفتن تعطیله برا همین با بابا خداحفظی کردیم و برگشتیم خونه و بعدش رفتیم پشت بوم وبا بچهای همسایه تا دلت بخواد برف بازی کردیم آدم برفی درست کردیم و کلی رو برفا غلط زدیم
مامان اون روز یه سوپ گرم پخت
پرده های اتاق رو زدیم کنار
آهنگ برف اومد رو زدیم
و کلی تو خونه خوش گذروندیم
و البته کلی برف بازی کردیم و یه عالمه لباس کثیف کردیم
اینو یادم رفت بگم اول صبح به خاطر بارش برف پسرکم سجده شکر به جا آورد
️️️️️️️️️️️️
🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨
☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃
کلی هم اون روز به پرنده ها غذا دادیم