دوازدهمین سالگرد ازدواج مامان وبابام
7 دی ماه دوازدهمین سالگرد ازدواج مامان و بابام بود
چند روزی مانده به 7 دی ماه مامانم همش داشت دنبال یه کادوی خوب میگشت ولی جالبه روز سالگرد همه چی رو فراموش کرده بود
وقتی بابام شب با کیک و کادو وارد شد مامانم گفت وای من چرا فراموش کردم وکلی خجالت کشید
بابام و من هم کلی خندیدم و گفتیم اشکالی نداره
بعد هم کیک و چای خوردیم
راستی منم یکی از بهترین لگو هامو کادو دادم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی