سومین ماه سال دوم

 ماهگیت مبارک

15 ماهگیت مبارک گل پسر

این روزا حسابی شیطون شدی انقدر شیطون شدی که مامانی طی یک ماه گذشته نتونسته ازت عکس یا فیلم بگیره همش در حال ورجه ورجه کردن هستی

صبحا کمی دیر بلند میشی در عوض همیشه خوش اخلاق وسر حال پا میشی اگه مامانی پیشت نباشه هر جا که باشم میایی وپیدام میکنی انقدر آروم وساکت از رختخواب پایین میایی وراه میافتی که من اصلا متوجه نمیشم حتی یه چند باری هم مامانی رو ترسوندی

یه خورده در مورد غذا خوردن سلیقه به خرج میدی ومثل قبل همه چیز رو نمیخوری وخیلی خیلی نکته سنج شدی .عاشق این هستی که خودت غذا بخوری ومیری آشپزخونه وجلوی در کابینت وای میستی تا مامان بهت زیر انداز بده بعدش هم میاری تو وسط اتاق میندازی مثلاً پهنش کردی فدات بشم الهی که تا یه کوچولو از غذات میریزه زمین فوری جمعش میکنی راستی موقع بلند شدن هم وایمیستی وبا دستت شلوار و بلوزتو تکون میدی

مثل قبل عاشق تبلیغات تلوزیون هستی وزنده باد سریال جومونگو خیلی دوست داری وتا میبینی دو تا دستاتو بالا میبری وزیر لب یه چیزایی میگی

وقتی میخوای یه چیزی رو به مامان یا بابا بدی همیشه همیشه دو دستی میدی فدات ششششششششششششششم

از موقعی که راه افتادی یاد گرفتی سر پا نماز بخونی حتی دستاتم به نشانه نیت کردن میبری پشت سرت.

عاشق کتاب خوندنی یه کتاب تازه برات گرفتم به اسم نی نی کوچولو طی روز شاید بیشتر از 10 بار اون کتاب میاری تا مامان برات بخونه

تا میبینی مامانی زیارت عاشورا میخونه مفاتیح رو ازم میگیری وهی لباتو تکون میدی بعدش هم سجده میکنی

خیلی خیلی عالی نقاشی میکنی طوری مداد رنگی رو دستت میگیری که انگار چند ساله اینکاره ای

به سلام میگی ااآم وبرای خداحافظی هم یه واژه ای خیلی خیلی نزدیک به خداحافظی میگی

چیزایی که بیشتر میگی 10....نه...بابا...ماما...به به...ددد اینا هستن راستی از من یاد گرفتی وقتی میگی نه نه انگشت اشاره و سرتو تکون میدی ومیگی نه نه....نه نه ...

شبا وقتی خوابت میاد تلوزیونو خاموش میکنی ومیگی خخخخ مثلاً خروپف میکنی .

الهی فدات شم تا حوس بیرون رفتن میکنی سریع میری رو تخت مامان وبابا واز اونجا پرده رو کنار میزنی وبیرون رو تماشا میکنی با دیدن کلاغا وصدای هواپیما به وجد میایی تازه عروسکت پت ومت رو هم با خودت میبری کناره پنجره وبه اونا هم اون بیرونو نشون میدی.

چند وقت پیش رفته بودیم خونه عمه سمیه اینا یه کار خیلی خیلی جالب انجام دادی یهو برگشتیم دیدیم که سوار سه چرخه پسر عمه حسین شدی دودستی از فرمونش گرفتی وصدای ماشین در میاری تازه باهاش راه میرفتی ومیگفتی ان ان ان  منو میگی از تعجب شاخ در آوردم وانقدر افسوس خوردم که چرا دوربین همرام نبود.

دیگه جونم برات بگه که پسر خیلی حرف گوش کنی شدی وطی روز کلی به مامان کمک میکنی تا میگم فلان چیز رو بیار جلدی میپری میاری بازم مثل همیشه عاشق حموم رفتن وقابلمه بازی هستی .تازگیا یاد گرفتی وقتی دلت یه اسباب بازی جدید میخواد دست مامانو میگیری ومیبری جلوی کمدت وبا اشاره نشون میدی

 وابستگیت به لباسات و وسایلت زیاد شده ،تا پیرهن وشلوار بابایی رو میبینی هر طور که شده کشون کشون میاری میده به بابا ومیگی که بپوشه بعدش هم با من بای بای میکنی.طی روز هم بعضی چیزا رو بر میداری واز شونت آویزون میکنی بعد با من بای بای میکنی مثلاً داری میری.

عاشق بازی قایم باشک هستی روزا بیشتر از 10 یا 20 بار با هم دیگه قایم باشک بازی میکنیم.خمیر بازی رو اصلاً دوست نداری وچندشت میشه بهش دست بزنی .

راستی بعضی موقعها هم وقتی میخوای جیش کنی با اشاره بهم نشون میدی ومیگی جیش جیش.

خلاصه گل پسری، مامانی کارو  درسشو گذاشته کنار وداره با توی وروجک بازی بازی میکنه نه عزیزم اشتباه نکنی ها اصلاً منتی در کار نیست با این کارا دارم عشق میکنم نمیدونی شاهد قد کشیدن وبزرگ شدن وگریهات وخندهات بودن چه لذتی داره .امیدوارم که تو و همه بچه ها همیشه تنشون سالم ولبشون خندون باشه.

اینبار ازت عکسی ندارم که بزارم ولی قول میدم در اولین فرصت عکساتو که باید اسمشونو گذاشت شکار لحظه ها برات بزارم.